یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨
یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨

چندی از ویکتور هوگو

چندی از آثار ویکتور هوگو فارق از هر چیزی کتاباش قشنگن و مناسب اغلب رده های سنی:)
اخرین روز یک محکوم
معرفی کتاب:
همه ی انسانها خدا را باور داشتند و جایگاه اعدام چیزی نبود جز مرز میان زمین و آسمان .
اما حالا که دیگر اکثریت مردم به هیچ چیز اعتقاد ندارند شما محکومین به اعدام را به چه چیزی امیدوار میکنید ؟
نام نویسنده:# ویکتور هوگو


نام اثر:مردی که میخندد
معرفی کتاب
:
مـعـجـزه عـشـق این طور است ، زمانی غرق در
تصورات مختلفی هستید ولـی زنـی که محبوبه
شـمـا می‌بـاشـد از در بـه داخل می‌آید. آن وقت
یـک بـاره تـمـام افـکـاری کـه بـر سر داشته‌اید از
میان می‌رود و به جز او و فکر او چهره و اندام
او چیز دیگری باقی نمی‌ماند ...
نام نویسنده:# ویکتور هوگو



کلود ولگرد
معرفی کتاب

مردی مـوسوم به کلود ولگرد می‌باشد که کارگر
فـقـیـری اسـت و در پـاریـس زندگی می‌کند. زن
جـوانـی کـه معشوقه او است و طـفـل کوچکی
نـیـز دارد با وی به سر میبرد. کلود کارگری لایق
و قابل و بـاهوش است. از طرفی، بر اثر تربیت
غـلـط اجـتـمـاعـی، فـاسد مهمل شده و از طرف
دیگر طبیعت همه گـونـه استعداد و جوهر ذاتی
در وجود وی به ودیعه نهاده 


معرفی کتاب
همه ی انسانها خدا را باور داشتند و جایگاه اعدام چیزی نبود جز مرز میان زمین و آسمان .
اما حالا که دیگر اکثریت مردم به هیچ چیز اعتقاد ندارند شما محکومین به اعدام را به چه چیزی امیدوار میکنید ؟
نویسنده:#ویکتور_هوگو



بینوایان
معرفی کتاب

هرگز نه از دزدان بترسیم، نه از آدمکشان. این‌ها خطرات بیرونی‌اند، خطرات کوچکند. از خودمان بترسیم. دزدان واقعی، پیش‌داوری‌های ما هستند؛ آدم‌کشان واقعی نادرستی‌های ما هستند. مهالک بزرگ در درون مایند. چه اهمیت دارد آنچه سرهای ما را، یا کیسه پولمان را تهدید می‌کند! نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می‌کند.
برشی از کتاب
مسرتی که ما به دیگران تلقین می‌کنیم، واجد این لطف است که برخلاف هر پرتو نور دیگری که ممکن است به مرور زمان ضعیف شود، با «درخشندگی» بیشتری به سوی خودمان باز می‌گردد.
اثر:#بینوایان

برشی از کتاب:

در دنیا به عقیده من هیچ‌کس عاقل نیست مگر زن و شوهری که یکدیگر را به اندازه پرستش دوست بدارند!

نام اثر:#بینوایان ژان والژان

 نام نویسنده:#ویکتور_هوگو

برشی از کتاب

مسرتی که ما به دیگران تلقین می‌کنیم، واجد این لطف است که برخلاف هر پرتو نور دیگری که ممکن است به مرور زمان ضعیف شود، با «درخشندگی» بیشتری به سوی خودمان باز می‌گردد

نویسنده:# ویکتور هوگو




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد