دنیا در صدای پرندگان خلاصه می شد؛ در چکه چکه باران، در هوهوی باد، در طنین خنده کودکان، لالایی مادران؛ ولی امروزه در بوق ماشین های در ترافیک مانده، دود و سیمان و آهن و... .
دنیا دارد در گفتمان های پوچ و در کنگره های همه کاره و هیچ کاره، خلاصه می شود و تو، در این دنیای مدرن، جریان داری؛ در قتل عام های حوالی فلسطین، در خیابان های بی پناه بغداد، در کوچه پس کوچه های تهران؛ تو داری دنیا را نفس می کشی و آن را حس می کنی؛ پس دیدن یا ندیدن نمی تواند مسئله ای باشد