یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨
یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨

مرگ ~ سهراب سپهری

زندگی رسم خوشایندی است.

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ.

پرشی دارد اندازه عشق.

زندگی چیزی نیست که در لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود.

زندگی جذبه ی دستی است که میچیند.

زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است. 

زندگی بعد درخت است به چشم حشره.

زندگی تجربه ی شب پره در تاریکی است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد.

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه ی مسدود هواپیماست.  

خبر رفتن موشک به فضا  

لمس تنهایی«ماه»

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

زندگی شستن یک بشقاب است.

زندگی یافتن یک سکه ی ده شاهی در جوی خیابان است.

زندگی«مجذور»آینه است. 

زندگی گل به «توان» ابدیت.

زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ماست.

زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس هاست.

و نترسیم از مرگ                             

مرگ پایان کبوتر نیست.   

مرگ وارونه ی یک زنجره نیست.    

مرگ در ذهن اقاقی جاریست.

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.  

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید. 

مرگ با خوشه ی انگور می آید به دهان.

مرگ در حنجره ی سرخ - گلو میخواند.

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.

مرگ گاهی ریحان می چیند.

مرگ گاهی ودکا می نوشد.

مرگ گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد

و همه میدانیم

ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است