یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨
یک قلم متن

یک قلم متن

وبلاگی پر از چندیات بی ربط ✨

راه خودمه!

دقیقا نمیدونم من بیشتر از حد آشفته یا بقیه بیش از حد پا رو دمم میزارن؛شایدم قبلیم همینطوری بودن اما من توجه نمیکردم الان حساس ترو ناراحت ترم حس میکنم و برام آزار دهنده شده:) 

بزارید از دورتر بگم...

شما یادتون نمیاد یا اصلا ندونید یه کتاب بود بنام گوژپشت نوتردام؛ انیمیشن هم ساخته شده،  یک گوژپشت که یه بچه ناقص خلقه و گوژپشت و کر و یک چشمه که عاشق اسمرلاد شد ولی اسمرلاد فقط درگیر فوبوس بود:) و در آخر مرد و گوژپشت مرد بهم رسیدن!

 با آخرشم کار نداره فقط همین یک تیکه کوچیک؛ 

دقیقا همین جاش که چیزی که برای بقیه تعریف شده رو به چیزی که قلبت میگه ترجیح میدی و به فنا میری:)

چرا همه فکر میکنن راه فقط چیز مشخصه مثلا یک مثال ملموس طرف فلان شغل و داره و پولداره و فلان شغل قطعا فقیره؟!

مثال ملموس تر بزنم اگه یه بچه بگم میخوام نونوا شم همه دعوا میکنن نه فقط دکتر مهندس و کمی هم خلبان شو! چرا کسی نمیگه شاید بخواد بزرگترین صادرات نان در جهانو بزنه؟ کی و کجا این تعریف شده که نونوا قطعا بدبخته؟! و بلعکس دکتر مهندس خوشبخته؟ 

این فقط درمورد شغل نیست در همه ابعاده که عادمای کوته بین فکر میکنن فقط یک راه وجود داره و قطعا خط راستیه که ما میگیم و امکان نداره راه دومی هم باشه!

کی میدونه چی پیش میاد و چجوری میشه:)

کاری که میخوای انجام بده ولی به نحوی که از گرسنگی نمیری فقط همین!

تیکه طعنه توهین بچه فلانی فلان کاره فلان رشته فلان جاست فلان گهو خورده به من چههههه!

خب به جهنم !

اون جزو زندگی من نیست تو راه من نیست چرا باید  درگیرش شم؟!

کاش جدا میتونستم تو روشون بگم به شما چه جهنمه خودمه دوست دارم بسوزم! ولی بعضیا دور تر از اونی که بهشون توهین کرد و کثیف تر از اون که سکوت کرد:)

ولی اجبارا سکوت میکنم طول میکشه زمان کثیری ولی بالاخره اونا میفهمنن البته امیدوارم...

و ازشون بخاطر اینکه دارم تو دخالتشون زندگی میکنم معذرت میخوام:)


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد