در طول نه چندان دراز زندگیم همواره سعی کردم به سجایای اخلاقی پایبند باشم!(خودتون میدونید سجایای همون غیبت نکردن و مسخره نکردن و تهمت نزدنو دروغ نگفتن و انجام ندادن چنین مزخرفاتی ...)
البته چنین کاری اصلا توصیه نمیشود هر چی انجام ندید به سودتونه !طی این فرایند بالای ملیارد ها بار من خودمو بخاطر چنین افعالی نفرین کردم ...
چون برخلاف من بقیه کلا به این کار اعتقادی ندارن و هرچی ما صادق و یه رو بودم اونا پیاز و هزار لا و هزار حقه و پیچش:) زمین برای عادم ساده و احمق زیادی کثیفه !
از حق نگذریم منم بدجنسیایی داشتم ولی نسبت به بقیه متفاوته.. البته سگ کینه بودنمون عرض میکنم ک به بدترین حالت انتقام میگیرم:) بزار به سزای اعمالشون برسون دوباره تکرار نکنن :)
اصلا چی شد اینقدر پیچیده شد مگه چه مرگشونه چرا خیلی ساده و بی ریا زندگی نمیکنن؟
همشون تون مون دارن عین سگ دروغ میگن و حقه میزنن و بقیه رو پله میکنن !
یه مدت تصمیم گرفتم منم مثل اونا شم اولش خوب پیش رفت اما از وسطش حس کردم دیگه نمیتونم؛ دیگه نفسم بالا نمیاد؛ دارم میمیرم؛ نتونستم...
و تصمیم گرفتم همون احمق قبل بمونه اما نه همون احمق قبلی!یه احمق جدید با سیاست !
بهتر شدم اما باز همچنان در حال رکب خوردن و پشت پا خوردنم! ولی از قبل پیشرفت قابل توجهی داشتم و به خودم افتخار میکنم:)
دلم میخواد ازین سیاره برم به جایی که یه مشت احمق ساده عین خودم زندگی کنم ! چون فک کنم اگه همین جت بمونم و بخوام با اینا تصویه حساب کنم دیگه فکر نکنم زنده بمونن؛)
یک لحظه فکر کردم هنگ اور شده من در اون زمان اومدم اینا رو نوشتم
خیلی شبیه حرفای مته
کسی چه میدونه شاید من روح درونتم اومدم حرفایی که نمیتونی بگی رو بگم کمی خالی شی
بزن قدش مثل همیم
آخ جون یکی مثل من *-* ولی شیوه رو عوض کن این شیوه فایده نداره
فایده ی مادی نداره ولی فایده ی معنوی داره
منم از آدم ها کینه دارم نمی دونم باید چه جوری ببخشم، میگن باید گریه کنی اما من گریه م نمیاد
بخشیدن هم یه مصیبته
ببخشی که اونا تنبیه نمیشن دوباره تکرار میکنن
گریه هم چشمو ضعیف میکنه فایده نداره ؛تازه مشکلی حل نمیکنه
فقط انتقام خوبه
بزنیم پارشون کنیم دلمون خنک شه این مسخره بازیا چیه
ولی حداقل دلم خنک میشه
وای خدا دقیقا عذاب وجدان بعد انتقام هم دارم که ناراحت میشم اذیتشون کردم
ولی اگه ببخشیم هم که اونا متوجه اشتباهشون نمیشن
ازشون متنفرم کاش منقرض شن
آخه بی تر ادبا این چه کاریه میکنید که آدم نمیدونه چه پاسخی بهتون بده که نه سیخ بسوزه نه کباب
دیشب یه چیزی خوندم خلاصه ش میشد وقتی از یکی تنفر و کینه داری با یه طناب کارمایی بهش وصلی و تو چرخه ی قربانی و انتقام قرار می گیری فقط وقتی می تونی خلاص شی که ببخشی و رها کنی
این بده
بخاطر جرم اونا بیفتیم تو چرخه
یه چیزی بود گفته بود ببخش ولی فراموش نکن اونم خوبه
من سعی کردم به جای انتقام باهاشون کات کنم و قطع ارتباط کنم و هرگز نبینمشون
ولی بازم طبق شرایط میبینمشون و کاراشون میاد جلوی چشم
واقعا بخشیدن کار سختیه ولی مشکل اونجاست که وقتی بعضیا رو میبخشی دوباره بهت ضربه میزنن و دوباره ازشون ناراحت میشم
هوففف
آره دقیقا همیشه قربانی اونایی
تف بهشون
امیدوارم منقرض شن